نه نغمه ني خواهم و نه طرف چمن
نه یار جوان نه باده ی صاف کهن
خواهم كه به خلوتكده اي از همه دور
"من باشم.ومن باشم ومن باشم و من"
مهدی اخوان ثالث
از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد مي پيچد.
يكسره دنيا خراب از اوست
وحواس من!
آي ني زن كه ترا آواي ني برده ست دور از ره كجايي؟
خانه ام ابري ست اما
ابرباران گرفته ست
درخيال روزهاي روشنم كز دست رفتندم
من به روي آفتابم
سالهاست عاشقانه با نی زیسته ام رابطه ی نی ونایی ،نوایی و آوایی است. درسفری به خور،گفت: تاکنون مرابا گوش دیده ای،حال مرا با چشم بشنو! ومن شنیدم....... پیشکش به نی نوازان که در طول تاریخ نغمه ی عشق رادر پهنه ی گیتی جاودانه ساختند.