۱۳۸۸ فروردین ۶, پنجشنبه

نی ونگاه(2)



نی ونگاه(1)




-







دربسیاری از مکانها و خانه ها،شیئی با طرح سنتی زینت بخش دیوارخانه است.این صنعتِ دستی علاوه برزیبایی، نقش دیگری را عهده دار است وآن دفع چشم و نگاه بد و رفع بلا از آن خانه است.همانطور که در شکل زیر ملاحظه می شود.در امتداد این شی تعدادی اسپند قرارداردکه کاربرد اسپند نیزدفع چشم بد، یا به اصطلاح عامه چشم زخم است.























بسوزانید اندر مجمر اسپند
دعای دفع چشم بد بخوانید
محمد شایگان
من از ارتباط وهم آلود این شیی و دفع آفات وچشمِ بد بی خبرم.
چه بخش از اعتقادات مذکور در باور عامه، ریشه در واقعیات یا تاثیر عوامل متافیزیک بر زندگی آدمی ، یا باورهای خرافی دارد.
نمی دانم؟
انچه مسلم است این موضوع ریشه ای دیرینه در فرهنگ و ادبیات ما دارد. حافظ می فرماید:
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو بجز جان او سپند مباد
***
خوش خرامان می‌روی چشم بد از روی تو دور

دارم اندر سر خیال آن که در پا میرمت
***
می‌کشیم از قدح لاله شرابی موهوم

چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم


***
دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور
گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور
***
جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
و...
اما نی نامه
ایده ی طرح "نی و نگاه" را از کتاب ِ" نگاه " (مجموعه قطعاتی برای پیانو) اثر دوست عزیزم مسعود ابراهیمی الهام گرفتم بالاخص قطعه ی نگاه که در فرم نتاسیون آن هم تصویر نگاه جلوه گر است.












سیزدهم فروردین یک هزار و سیصد و هشتاد وهشت

۱۳۸۷ اسفند ۲۶, دوشنبه

۱۳۸۷ اسفند ۲۲, پنجشنبه

اگر خالی شوی از خویش چون نی



اگر خالی شوی از خویش چون نی
چو نی پر از شکر آکنده باشی
***
همچو نی شو تهی زدعوی و لاف
تا دمت روح را صفا بخشد
***
ماننده نای سربریده
بی برگ شدیم و با نواییم
***
یک نکته از نی بیاموزییم:
خالی شدن از خویش، تهی شدن ز دعوی و لاف،
بی برگ ،همچو نی (رستگاری از جلوه ها و تعلقات و تجملات دنیوی)
حلقه ی بی حاصل جهل و غرور، روزگار نوع انسان را در این دنیا سیاه کرده است. جهل ،حاصل غرور وغرور نتیجه ی جهل است.تداوم این سیکل باطل وراهبری براساس این حلقه ی باطل عامل تباهی های روزگار ماست.
لب برلب دلدار چو خواهی که نهی تو
ازخویش تهی باش بیاموزازآن نی



مانیستانیم و عشقش آتشست



دلش را در یک نی لبک چوبین می نوازد آرام آرام



۱۳۸۷ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

آتش عشقت کاندر نی فتاد



بشنو این نی چون حکایت می کند
در نسخه ای که در سالهای اخیر ازمثنوی بدست امده بیت اول از نی نامه به صورت بالا آمده است یعنی به جای بشنو"از" نی چون حکایت می کند اینگونه آمده است: بشنو" این" نی چون حکایت می کند.جایگزینی"این" با "از" تفاوت مهمی را در مفهوم مصرع مذکور ایجاد می کند. سالهاست مثفکرین در تعبیر و تفسیر و یافتن مصداق نی سرگردانند.برخی مراد مولانااز" نی" را همان ساز نی وبه صورت عام موسیقی دانسته اند وبرخی کتابت ونوشتار را مصداق"نی" دانسته اند ."نی" از قدیم الایام ابزار کتابت بوده که تاکنون نیزبرای خوشنویسی ازآن استفاده می شود.اشاره به آیه ی"ن والقلم و مایسطرون"قسم به قلم وهرانچه می نویسد.من با الهام از این دو دیدگاه،این نی را با دو کاربرئ طراحی کردم .ابزاری برای نوا ونگارش ..
اماآنچه در بالا آمدوتفاوت "از" با"این"در مصراع اول:دیدگاه دیگرآنست که منظور مولانا از "این نی" خود مولاناست ونوع انسان،این رباعی ازمولاناهم این موضوع راتایید می کند:
نایی ببرید از نیستان استاد
با نه سوراخ و آدمش نام نهاد
ای نی تو از این لب آمدی در فریاد
آن لب را بین که این لبت را دم داد



لرزید برلبانش لبخندی ،چون رقص آب برسقف(تقدیم به مسعود ابراهیمی)



دوست عزیزم
مسعود ابراهیمی
نکات ارزنده ای را در مورد تصاویر نی نامه به من یاد آور شد
او گفت الزامی ندارد که ما تصاویر راآانطور که هستند ببینیم
ما می توانیم آنها را جور دیگری ببینیم.آن گونه که دوست داریم یا نداریم
آنچه در ریاضیات هست و در هنر هم هست نگاه انتزایی به هستی و پدیده های آن است.
در این نگاه ما،فارغیم از این که ،پدیده وجود دارد، می تواند موجو د باشد یا نباشد.
قضایا در ریاضیات هم به همین گونه است ریاضیدان برای احداث ساختمان ریاضی خود نگران واقعیت های موجود و کاربرد های آن نیست . او صرفا به دنبال احدات یک ساختمان کاملا بی نقص و منطقی است.مسعود به من نگاه تازه ای داد ومبنای یک سلسله تصاویری شد که به تدریج خواهد آمد.

زان فتنه ها که نی به زمانی همی کند